از تحلیل مدلیابی معادله ساختاری[1] برای آزمون فرضیات استفاده می شود. در تکنیکهای مورد استفاده مدلسازی معادلات ساختاری روش را میتوان شناسایی کرد. مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر کواریانس به علت توسعه چندین برنامه رایانهای (مانند LISREL, EQS, AMOS) که به تخمین این نوع مدل کمک میکنند، دیدگاهی است که مقبولیت گستردهتری دارد. و به طور معکوس، دیدگاه کمترین مربعات جزیی[2](PLS) کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این دو دیدگاه از نظر فرضیات آماری در خصوص توزیع متغیرهای مشاهده شده، نمونه مورد نیاز و نوع رابطه بین متغیرهای مشاهده شده و سازههای وابسته[3] که میتوانند مدلسازی شوند، متفاوتند. استفاده از SEM مبتنی بر کواریانس نیازمند اندازه نمونهای است که بیشتر از تیررس محققان است، به خصوص اگر مدلهای مورد آزمون پیچیده باشند. اسمارت PLS از هرگونه فرض توزیعی متغیرهای مشاهده شده اجتناب میکند. علاوه بر این اندازه نمونه مورد نیاز در PLS خیلی کوچکتر است. مدلیابی معادله ساختاری مبتنی بر کواریانس نیازمند آن است که همه سازهها از طریق شاخصهای انعکاسی[4] اندازهگیری شوند، یعنی شاخصهای اندازهگیری به وسیله متغیرهای مکنون متناظر تحت تاثیر قرار میگیرند. در مقابل سازههایی وجود دارند که از طریق شاخصهای ترکیبی اندازهگیری میشوند که در آنها شاخصهای اندازهگیری متغیرهای مکنون را تحت تاثیر قرار میدهند. در این شرایط جهت رابطه بین متغیرهای مشاهده نشده[5] و مشاهده شده[6]برعکس است. یعنی شاخصها علت سازههای متناظر هستند، از PLS میتوان برای اجرای هر دو نوع مدلهای انعکاسی و ترکیبی استفاده کرد(پینتو[7]، 2008). از آنجا که مدل ما شامل سازههای مکنون(که با شاخصهای انعکاسی اندازهگیری میشود) و ترکیبی است. در بین دو دیدگاه مرتبط با SEM ما PLS را به خاطر ماهیت ترکیبی برخی از متغیرهای به کار رفته در مدل انتخاب می کنیم.
ارزیابی مدلها با استفاده از PLS در دو مرحله صورت میگیرد:
- ارزیابی روایی و پایایی مدل اندازهگیری
- ارزیابی مدل ساختاری
این فرایند در ابتدای کار خود به ارزیابی مدلهای اندازهگیری میپردازد. برآوردهای PLS روایی و پایایی مدلهای اندازهگیری را بر حسب معیارهای مطرح در مدلهای بیرونی انعکاسی و ترکیبی ارزیابی میکند. وقتی که شواهد کافی مبنی بر روایی و پایایی مدلهای اندازهگیری به دست آمد، میتوان به ارزیابی مدل ساختاری (درونی) پرداخت(آذر و دیگران، 1391).